هفت روز آخر

هفت روز آخر

سه چهار ساعتی میشه به مانیتور خیره شدم
از ساعت 3 صبح
خوابم نبرد
سرم گیجه
واقعا نفسم بسته شده
1 پاکت سیگار کشیدم
....
باز من مقصر شدم
باز زور همه به من میرسه
شایدم نه
شایدم فقط میخوان و میخواد خالی بشه
همین....
شاید من سخت میگیرم
اما نمیفهمن و نمیفهمه که من تنها میشم این وسط
نمیشه ، نمیتونم ... ادامه نمیدم
نده به جهنم
ندید به جهنم....
 خدایا خستم
تحملم صفر شده 
هر چی میگم به تخمشه
کافیه یه چیزی از یه جا بشنوه 
میرینه به همه چیز
اصلا مهم نیست...
این رسم پشت به پشت ایستادن تو یه کار نیست
...........................................
سرچ زدم، مولانا
یه صفحه رو تصادفی باز کردم
این اومد

صبر کردن جان تسبیحات تست


صبر کن کانست تسبیح درست


هیچ تسبیحی ندارد آن درج


صبر کن الصبر مفتاح الفرج


گریه کردم ، خیلی زیاد 
آروم تر شدم 
باید کنارشون باشم و صبر کنم ...

نه اینکه ان خاصی باشم به قول خودش !!!!
اما باید صبر کنم
...
 خدایا خیر پیش بیاد 
...

  • هیچ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی