هفت روز آخر

هفت روز آخر

۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

....
خیلی بد شروع شد
خیلی بد
با همه بدیش ولی خوب تموم شد

وقتی گفت امکان نداره...
این امکان نداره واسه من خیلی معنی داره
خیلی 
من شرمنده این کلمه شدم بارها ... اما این بار من کنارشم نه روبروش
این بار منم کنارشم .. البته اگه زندگی مهلت بده بهم 
میخواستم آروم بشه ، اما چیزی گفت که فهمیدم خیلی فرق کرده خیلی ....
دوست من ، 
هدف هر چی بزرگتر باشه ، حس میکنی آدمای بیشتری روبروتن که نزارن به هدفت برسی
اما این ذات آدماس، نه اینکه بخوان سر راه کسی باشن، تو راه بزرگتر تویی که آدمای بیشتری رو سر  راهت میبینی ... سختی راه همینه
وگرنه فرق تو با من که فقط حرف میزنم چیه ؟!!!
میدونم هزار تا دلیل داری میاری دارم میشنوم 
ولی داری تلاش میکنی....
تو داری به هر دلیلی تلاشتو میکنی و موفق میشی بالاخره ، همیشه همینه
واسه یه کار کوچیک مانع ها کمترن و واسه یه کار بزرگ بیشتر
منم همینم .. همه همینن
اما بالاخره همه چیز کنار میره 
فقط کم نیار
محکم باش
یه هدیه کوچیک فرستادم به ایمیلت
گوشش کن به عنوان یادگار
شاید زود یا دیر، دیگه همدیگه رو نبینیم
پروردگار پشت و پناهت باشه 
+1
.....................................................
خدایا با تمام وجودم شکر میکنم
میخوام سیگارمو کم کنم
منم بگم امکان نداره دوباره به خودم آسیب بزنم ...

4 -5 شبه ساعتای 5-6 یه دردی از تو کتفم میکشه میره پایین
اونقدر شدید که بیدار میشم
خیلی شدید
خیلی میترسم
خیلی
نوشته نشونه سکته قلبیه !!!!
تقصیر خودمه ، سیگار میکشم عین سگ
عین شگ هم به زودی میمیرم 
...............................................
بیرون بودیم ،
پیغام و ایمیل داد که ریموت میتونی بزنی؟
میشه بیای کارت دارم خیلی مهمه 
گفتم میام تا 20 دقیقه دیگه
گفت نمیخواد ....
............................................
اومدم خونه وصل شدم ، واقعا فکر کردم اتفاقی افتاده
گفتم چیزی شده  ؟
گفت میشه خواهش کنم مرخصیتو دیر تر بندازی ؟!!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم چرا ؟
گفتم نه برنامه ریزی کردم با خانواده
گفتم مهم نیست دیگه نمیشه 
گفتم چرا ؟
گفتم لامصب چرا ؟
گفت واسه همه چی !!!
گفتم یعنی چی ؟
گفتم یعنی چی 
گفتم بعنی چی 
گفتم یعنی چی ؟
گفتم یعنی چی
گفتم یعنی چی 
گفتم بعنی چی 
گفتم یعنی چی ؟
گفتم یعنی چی
گفت مهم نیست 
گفتم دوباره داره مغزم سوت میزنه!!!
دارن میریزن بیرون
بگو 
الو
...
جواب نداد
حالم شروع کرد بد شد
چی شده دوباره؟!!!
چه مرگشه ؟
دوباره چکمار میکخواد بکنه 
دوباره چه داستانی میخواد شروع کنه
چه مرگته لامصببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب
..................................................
گفتم من احمقم که میام حرف میزنم لعنت به من
حالم بد شد. رفتم
اشغالای عوضی دوباره داد و بیداد میکردن 
........................
پیغام داد قطع شدم ، زود قضاوت کردی
معذرت خواستم ، راست گفت حق با اون بود کار بدی کردم ...ولی حالم بد شده بود از عمد نبود 
معذرت خواستم
........................................................................
گفتم بگو چرا؟ 
باز نگفت
گفت گفتم شاید بهتر باشه دیر تر بری
هر چی اصرار کردم نگفت
،
خستم
از این داستان خستم
دوباره چی میخواد بشه ؟

امتحان و مرخصی ؟!!!! دیر تر !!! دارم تیکه تیکه میشم 
چی میشنوم تو مغزم 
چیه ؟

گه میخورید 
گههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
زر مفت میزنید 
.....................
بعضی وقتا وقتی مغزم درگیر چیزی میشد که نباید میشد ، درگیر یه دعوا ، یه حرف ، یه هوس یا هرچیز به هر دلیلی....
میپرسید چی شده ، دوست نداشتم جواب بدم، میخواستم فقط بفهمه دارم میجنگم
میگفتم هیچی ، فقط روبراه نیستم
دوست نداشتم اصرار کنه
اگه میکرد همه چی خراب میشد
دوباره گه میزدم
میخواستم فقط بفهمه رو حرفم هستم و دارم میجنگم
فقط یه جوری بهش میفهموندم که دارم حلش میکنم
شاید اونم همینجوره 
اصرار نمیکنم
فقط دارم کر میشم از این صدا ها
خدایا تحمل بده به من
صبر بده ....
.......
صبر 

صبر کردن جان تسبیحات تست،صبر کن کانست تسبیح درست،هیچ تسبیحی ندارد آن درج،صبر کن الصبر مفتاح الفرج

عین سگ گریه کردم
انگاذ نه انگار من مردم...
انگار نه انگار
با یه بشکن اشکم میریزه ... دلم میسوزه ... اونقدر که گریم میگیره 

براش دعا کردم
برا خودم
برا همه کسایی که دعا میخواستن دعا کردم
....................................................................
نزدیکای 5 سرمو گذاشتم رو دستم ، پشت میزم خوابم برد
دوباره درد 
بیدار شدم...

خدایا من  فقط میخوام درست بشه همه چیز
این صدا ها دوباره منو دارن دیوانه میکنن
هر چی میگن بگن
بهشون گوش نمیکنم
خدایا به دستی که دادیم اعتماد دارم
به زجری که کشیدیم این چند وقت
خدایا ، اگه دوباره چیزی بشه که نباید بشه ، موضوعی که نباید ، کاری که نباید ، دعوایی که نباید
میبرم، نصف میشم، گم میشم بعد این سرو صداها ، میرم میمیرم ... این همه زجر بعدش هیچ...
خدایا اول هفته 
شنبه 
.........................
خدایا خیر پیش بیاد 

سه چهار ساعتی میشه به مانیتور خیره شدم
از ساعت 3 صبح
خوابم نبرد
سرم گیجه
واقعا نفسم بسته شده
1 پاکت سیگار کشیدم
....
باز من مقصر شدم
باز زور همه به من میرسه
شایدم نه
شایدم فقط میخوان و میخواد خالی بشه
همین....
شاید من سخت میگیرم
اما نمیفهمن و نمیفهمه که من تنها میشم این وسط
نمیشه ، نمیتونم ... ادامه نمیدم
نده به جهنم
ندید به جهنم....
 خدایا خستم
تحملم صفر شده 
هر چی میگم به تخمشه
کافیه یه چیزی از یه جا بشنوه 
میرینه به همه چیز
اصلا مهم نیست...
این رسم پشت به پشت ایستادن تو یه کار نیست
...........................................
سرچ زدم، مولانا
یه صفحه رو تصادفی باز کردم
این اومد

صبر کردن جان تسبیحات تست


صبر کن کانست تسبیح درست


هیچ تسبیحی ندارد آن درج


صبر کن الصبر مفتاح الفرج


گریه کردم ، خیلی زیاد 
آروم تر شدم 
باید کنارشون باشم و صبر کنم ...

نه اینکه ان خاصی باشم به قول خودش !!!!
اما باید صبر کنم
...
 خدایا خیر پیش بیاد 
...

خسته شدم
از مریضی 
از فشار عصبی
از بیخوابی
از کابوس 
از توهم

از تکرار اتفاقات بیخود
از دعواها
از کار 
مغزم نمیکشه
سخته تو گوش آدم سرو صدا باشه و کارشو بکنه
مطمئنم به زودی تموم میکنم
فشارم رفته بالا
گر گرفتم
سرم درد میکنه
نصف صورتم بیحسه
میدونم بالا سر قبرم میگن .. چی شد ؟ حالت خوب شد ؟؟؟؟!!!

تموم شدم
تموم شدم
تموم شدم

تموم شدم
تموم شدم

تموم شدم
تموم شدم

تموم شدم
تموم شدم

تموم شدم
تموم شدم

تموم شدم
تموم شدم

تموم شدم
تموم شدم

ل

پچا

سظبب


س

سیبا

سیبا

س

تاد

.................

ایمیل زده میگه تو که گفتی یادم اومد .... پس چرا دوباره اینا رو نوشتی

دوست عزیز من رسما عقلم از کار افتاده 

من تا صبح دست و پام میلرزید

من روانی شدم 

حداقل جواب میدم تو هم یه اسپیس بزن بفرست بدونم خوندی یا نه داداش!!!!

به خداوندی خدا دلم نمیخواد کسی دلسوزی کنه واسم

نه دلم میخواد نه خوشم میاد نه فایده ای داره

به تخم همه بابا 

 اگه من با یه تلنگر دوباره ادمای تو مغزم زبونشون باز میشه یه مشت صدای آشغال 

فک کن منم دوره دارم 

دوره تشنج و کابوس

روزی که قرار گذاشتیم بدبختی و مریضی و فکرامون و حال بدمون رو فاطی رابطه همکاریمون نکنیم و عین دوتا ادم با هم برخورد کنیم واسه همین بود

دوره من به تو ربطی نداره

میگذره 

دوره تو هم به من ربطی نداره

میگذره 

ولی میدونم این دو هفته سعی کردی میدونم و دیدم

واسه همین میگم اخه تو که خودتم سختیشو کشیدی چرا

 که خب الان میدونم چرا .... 

منم کردم

باید بدونی

باید بفهمی که منم عذابمو و فشار عصبیمو ریختم تو خودم تا خوب باشیم 

........

وقتی وقتش شد اگه میبینی نمیشه بگو

اگه میبینی میشه هم بگو 

........

تو اوج عصبانیت

دراز کردن دست واسه دوستی

یه پیغام کوچیک

یه کلمه 

میتونه همه چیو تموم کنه و نزاره به بدی برسه

نه با تو

با خودمم هستم

شاید اگه دستمو دراز میکردم میگفتم بیخیال بیا خوب باشیم تو هم باز سعیتو ادامه میدادی.....

البته یه سوال بزرگ تو سرمه

واقعا همه کارای من یه جور دیگه دیده میشه؟ با منظور ؟ با هدف....؟ 

اینسوالمو جواب بده

هر موقع دیدی حالت بهتره

منتظر میمونم

این داره واقعا مغزمو سوراخ میکنه 

اذیت میشم

کابوسم بیشتر میشه

ولی راستشو بگو 

نهایتش اینه که یه راهی پیدا میکنم و میکنیم

هیچی درست نمیشه
دو هفته گذشت
امروز گفت کار دارم تنهام 
رفتم
کاش تصادف میکردم و میمردم و لی نمیرسیدم
سر هیچی
دوباره یه چیزی گفت و همه چی تبدیل به دعوا شد
من چکار کردم این دوهفته؟ جز اینکه بهش اعتماد کردم
مگه خودش یه جوری نبود که بفهمم همه چی درست میشه؟ مگه خودش سعی نکرد
چرا خرابش کرد؟ زجر من و دیدن روانی شدنم انقدر لذیذه ؟
جز اینکه زور زدم هیچی بد نگذره
جز اینکه مغز گهمو خفه کردم 
حواستو جمع کن!!!! این خیلی معنی داره خودش میدونه... ولی من که کاری نکردم
رفت تو مغزم ، حواستو جمع کن .
 نمیفهمه توهم چیه 
گفتم لامصب بگو چه گهی خوردم که اینو میگی
میگه کرم داشتم
کرم داشتم مگه معنیش این نیست که میخواستم اذیت کنم ؟
چرا ؟
رفتم
فرار کردم که دعوا نشه که گه زده نشه
زنگ زد گفت برگرد!!!
برگشتم دوباره شد...
اومدم برم دوباره گفت نرو حرف بزنیم
مغزم خالیه
فقط یه سری آدم اون تو نشستن که از همشون میترسم

حالا میگه هی گه زدی و بخشیدم
مگه قول نداد؟ مگه قول ندادیم؟
منو تهدید میکنه که خودمو میکشم؟
منو ؟؟؟؟؟؟ فکر خودکشی پاشو بزاره تو مغزم کار خودمو تموم میکنم
به تخمم که کسی بدونه یا نه
به درک
به جهنم
عوضیای آشغال نفهم
میخوام بمیرم
میخوام بمیرم
چقدر من احمقم
که وایسادم حرف بزنم این داستان ختم به دعوای گه نشه
شد
میخوام بمیرم 
هیچی درست نمیشه 
مگه هر چی شد بعدش نرفتم دست دادم گفتم بیخیال ؟
مگه نکردم؟
لامصب حالت بده بگو برو اینا هیچی نیست 
مگه صبح اول وقت نمیرفتم بگم امروز حالم خوب نیس محل نزار دعوا نکن مغزم سوراخه
نمیتونست اونم همینو بگه؟
مگه خودش نگفت بیا؟؟؟؟
میگی کرم بود !!! میگی همه رفتارای من نشونه چیزی بود . نشونه چی؟
لامصب بی معرفت خودت مگه پاش نموندی چرا خرابش کردی ؟
خدایا بسه دیگه، مردم و زنده شدم این دوهفته ولی بهش اعتماد کردم 
قرصای نازنینمو ریختم رفت
همین دیشب 
آخه من گه بهش میگم حالم ریخته بهم
باز میگه باز میگه
میگه برگرد
دیگه برنمیگردم
میخوام بمیرم
اومدم تو چت باهاش حرف بزنم
گه زد باز به همه چی
از دید اون من گه زدم!!! من چیو شروع کردم؟ من چی گفتم ؟
انقدر نمیفهمه که تلنگرش منو روانی میکنه؟
یا میفهمه و میخواد کرم بریزه ؟ میگه کرم بود
میگه حالت خوب شد نه؟
میخوای جلوت خودمو بکشم؟
اومدم چت که نبینی چه حالی دارم
اومدم که تمومش کنم که این بارو از دست ندیم
جهنم بود این چند وقت برام ولی به حرفش اعتماد کردم
جهنم بود ولی کنارش وایسادم اینبار تو شاد بودنم شریکش کردم نه تو ناراحتیم
اینبار بهش گفتم افتخار میکنم یکی ازش تعریف میکنه
اینا باعث شد بهم بگه حواستو جمع کن ؟

احمقققققققققققققققققققققققققققققق مگه خودتم سختیشو نکشیدی
مگه خودت پاش نموندی ؟
چرا خرابش کردی ؟
من طلبیکارم ؟ة
نه بدهی دارم
به مغزم و آدمکای توش
عوضیای حروم زاده عربده بکشید
همتونو دسته جمعی میکشم
کثافتای هرزه
داد بکشید نوبت منم میرسه
بیاد ببینه
کاش میشد صدای اینارو براش پخش کنم
حالم خوب شد؟؟؟؟؟
هه 
صداشونو پخش کنم ببینم تحملشو داره ؟
نیش خندش میره تو این آدما
این آدما بلند میخندن
نمیفهمه داره چکار میکنه
این همه نفهمیدی از اینکه دعوا نیست چقدر خوشحالم؟
نفهمیدی از اینکه آرومی و آرومم چقدر خوشحالم؟
خدایا
این همه امید 
چجوری تو یه لحظه با کرم داشتن خراب میشه ؟
میخواستم دعوا نباشه رفتم حرف بزنم
نفهمید...
خدایا نمیخوام یه گناه دیگه رو دوشم باشه و تا آخر دنیا با خودم بکشمش
خودت نفسمو ببر 
خدایا 
تورو به بزرگیت که هرکی هرجا صدات کنه میشنوی 
نفسمو بگیر


...........................
الان جواب داد ایمیلمو!×!!
نوشت تو منو خورد کردی!!!
چقدر همه چیز برعکس معنی شده
آره دوست عزیز
تو که خودت سعی کردم و پا به پای هم اومدیم تا درست بشه چرا ؟
تورو خورد کردم؟
با پشتیبانیم؟
یا اینکه گفتی کرم ریختم و اذیتت کردم؟
با اینکه اومدم فرار کنم تا دعوامون نشه ؟ 
کاش با یه جمله ولش کن چیزی خراب نشده تموم میشد
اما نشد... 
همه چی واسه اینه که کرم بریزه !!!!
دوست عزیز، 
اونی که طلبکاره من نیستم
من طلب ندارم
همه چیزو دور ریختم تا خوب باشیم
چون به حرفت و اینکه مستقبم تو چشام نگاه کردیو گفتی بیا درستش کنیم اعتماد کردم
دستام میلرزه
دوباره عین سگ سیگار میکشم ... تو همین دو ساعت 
دوباره همه زجرم اومد روی مغزم
چزا ؟!!!
هر بار حالم بد بود گفتم تا نکنه فکر کنی با تو چیزیمه و خراب بشه همه چی
....
....
خدایا خیر پیش بیاد
.....................................
یادم افتاد گفته بود این هفته.....
واقعا واسه این بوده و منظوری نداشته ؟
نمیدونم
قرارمون این نبود که همو اذیت کنیم 
ولی الان که یادم افتاد آروم تر شدم
منم مقصر بودم شاید باید هرچی اصرار میکرد نمیموندم و میرفتم
ولی یادم نبود....

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

یکم مرداد ماه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید